بلاخره مهاجرت خوبه یا بد؟
خیلی از شما عزیزان درباره شرایط زندگی در استرالیا علت مهاجرت و اینکه اصلا مهاجرت کار دستی هست یا نه از ما سوالاتی پرسیدید. به همین خاطر تصمیم گرفتیم با یکی از دوستان که چند سال پیش به استرالیا مهاجرت کردند و در حال حاضر مقیم استرالیا هستند مصاحبهای انجام بدیم. ایشون آقای ع.ح که حدود ۵ ساله پیش به همراه خانواده به استرالیا مهاجرت کردند و الان در شهر سیدنی استرالیا زندگی میکنند.
(( به درخواست خود ایشون لحن مصاحبه بسیار صمیمی و با زبان عامیانه نوشته شده ))
سلام. من ع.ح هستم و ۴۰ سالمه، مهندسی الکترونیک خوندم و بعد از فارغالتحصیلی (سال 82) وارد یه شرکت تجهیزات الکترونیک شدم. بعدها مدیرعامل همون شرکت شدم و تونستم ۲۵٪ از سهام شرکت و بخرم.
- چی شده به مهاجرت از ایران فکر کردید؟
راستش من همیشه به زندگی در خارج از کشور فکر می٬کردم و دوستداشتم چند سالی هم که شده زندگی خارج از کشور و تجربه کنم، اما هیچ وقت برا ش برنامه جدی نداشتم.چون من به مهاجرت به چشم یه هدف بزرگ نگاه نمیکنم، مهاجرت و یه راه برای رسیدن به رویاهام میبینم. تا اینکه ۷ سال پیش ( سال 2013) به صورت جدی به مهاجرت از ایران فکر کردم و با خانمم صحبت کردم، در نهایت تصمیم به مهاجرت گرفتیم.
اطلاعات زیادی درباره کشورها و نحوه مهاجرت نداشتم. به همین خاطر با چندتا از دوستان قدیمی که از ایران مهاجرت کرده بودن تماس گرفتیم و سوالهایی پرسیدیم، از اونجایی که این چندساله قوانین مهاجرت خیلی عوض شده، اطلاعات به روزی بدست نیاوردیم. تو سایتها و پیجهای زیادی شروع به سرچ کردیم ولی معمولا اطلاعات کلی بود و نمیتونستیم شرایطمون و ارزیابی کنیم.
به خودم گفتم شاید بهتره با یه وکیل با تجربه مشورت کنم، یکی از دوستان شمارو بهم معرفی کرد و گفت دفتر شما همزمان چندتا وکیل رسمی داره که در اداره مهاجرت استرالیا شماره ثبت دارن (MARA Number).با شما تماس گرفتم و چون شرایطمون برای مهاجرت به استرالیا مناسب بود وقت مشاوره برامون تنظیم شد.
- وضعیت زبان انگلیسی در چه حد بود؟
زبان خودم بد نبود. اگه فیلم زبان اصلی میدیدم، متوجه صحبتاشون میشدم. یا زمانی که شرکای خارجی ایمیلی برام میفرستادن، میتونستم بخونم و دست و پا شکسته جوابشونو بدم، ولی speaking بسیار ضعیفی داشتم و نمیتونستم خوب صحبت کنم.
ولی روزی که تصمیم جدی برای مهاجرت گرفتیم، شروع کردم زبان خودن، اولش فقط لغت میخوندم و تکرار میکردم که فکر کنم رو ش خوبی نباشه، ولی طبق عادتی که از نوجوونی داشتم، فکر میکردم کار خیلی اصولی هست. تا اینکه با خانمم کلاس آیلس ثبتنام کردیم و با برنامهریزی که برامون انجام دادن، 9 ماهه برای آزمون آماده شدیم. رفتیم ترکیه و آزمون دادیم که دفعه اول نمره من ۶ و خانمم ۵ شد و یه ماه بعد که رفتیم، و من نمره ۶.۵ و خانمم نمره ۶شد و امتیازمون به حد نصاب رسید.
- چرا برای مهاجرت استرالیا را انتخاب کردید؟
درمورد کشورها خیلی تحقیق کردیم و با دوستان و اقوام مشورت کردیم. یه لیست از کشورهایی که اولویتمون بودن مثل آمریکا، اتریش، آلمان، فرانسه و کشورهای اسکاندیناوی (نوروژ، فنلاند و ...) نوشتیم. اولش اصراری برای مهاجرت به استرالیا نداشتیم و شاید جزو انتخابهای اولمون نبود ولی در نهایت به این نتیجه رسیدیم که بهترین کشورها برای مهاجرت، کشورهای مهاجر پذیری مثل استرالیا و کانادا هستن. چون تعداد مهاجران تو این کشورها زیاده و مردم بومی با این قضیه به خوبی کنار اومدن و برخورد خوبی با مهاجران میشه و از طرفی قوانین خوبی هم برای مهاجرت دارن. کشور استرالیا ویژگیهای زیادی داره.
اولین ویژگی استرالیا اینه که زبانش انگلیسی هست و ما مجبور نبودیم زبان دیگهای یاد بگیریم، ما اگه قرار بود آلمان یا اسپانیا بریم، باید زبان اون کشورها هم یاد میگرفتیم.
دومین ویژگی خوبی که استرالیا نسبت به کشورهای دیگه حتی کانادا داشت و داره، آب و هوا و شرایط جغرافیایی استرالیا هست. برای ما آب و هوای یکی از فاکتورهای خیلی مهم برای اتنخاب کشور مقصد بود.
آب و هوای استرالیا بسیار عالیه. نه زمستون بسیار سردی مثل کانادا داره و نه تابستون گرم مثل تهران خودمون. مثلا در شهر سیدنی حداقل و حداکثر دمای هوا در تابستون بین 18 تا 26 درجه هست و در زمستون بین 8 تا 16 درجه. این فقط برای شهر سیدنی یا ایالت نیو سات ولز نیست، تقریبا همه ایالتهای استرالیا دمای مشابهی دارن. هوا نه زمستون خیلی سرد میشه و نه تابستون خیلی گرم.
ولی یه کشوری مثل کانادا (البته بجز چند شهر خاص) دمای هوا از اواسط پاییز تا اواسط بهار ( تقریبا ۶ ماه) بسیار سرد میشه و سه ماه زمستون زیر صفره میرسه حتی گاهی اوقات پایینتر از ۲۰- درجه هم میرسه که این موضوع برای ما واقعا عذاب آوره.
سومین دلیل مهاجرت ما به استرالیا، طبیعت زیبا و بینسظیر استرالیاست. شنا و موج سواری در اقیانوس، استراحت تو ساحل، لذت بردن از جنگل و ماهیگیری در رودخونه، همه اینها رو باهم داره. شما بودی کجارو انتخاب میکردی؟
اکثر شهرهای استرالیا ساحلهای زیبایی داره که به اقیانوس راه دارن. از طرفی جنگل و مناطق سبز ش بسیار زیاد و تمیزه هست و چون بیشتر روزها آفتابی هست، معمولا آخر هفتهها انتخابهای زیادی برای گشت و گزار داری.
ولی مهمترین دلیل مهاجرت به استرالیا رو اگه بخوام بگم، شرایط اقتصادی استرالیا ست. من تو ایران صاحب کسب و کار خودم بودم، پس وضعیت اقتصاد و رشد اقتصادی کشور مقصد بسیار برام مهم بود. با توجه به آمار بانک جهانی و صندوق بین المللی پول که هر ساله سرانه تولید ناخالصی و رشد اقتصادی کشورها رو اعلام میکنه، متوجه شدم که استرالیا جزو گروه ۲۰ هست (G20 که هر ساله بیست اقتصاد برتر دنیا رو معرفی میکنه - لینک G20_summits)
حتی در سال ۲۰۰۸ که ورشکستگی در خیلی از کمپانیها، سهامهای بورسی و حتی دولتها اتفاق افتاد و از لحاظ اقتصادی فلج شدن، کشور استرالیا و اقتصاد استرالیا به سلامت عبور کرد و خللی در رشد اقتصادی این کشور وارد نشد.
- با چه ویزایی وارد استرالیا شدید؟
من خیلی مایل بودم که از طریق ویزای تخصص یا همون ویزای مهارت (Skill VISA) به استرالیا ورود کنم، اما چون رشته تحصیلی من از لیست ایالت حذف شده بود برای ویزای سرمایهگذاری اقدام کردم.
- چه بیزینسی در استرالیا شروع کردید؟
اوایلش که وارد استرالیا شدیم، خیلی خوشحال بودیم و هر روز یه منطقه برای گشت و گذار میرفتیم. اما همه چیز برامون تازگی داشت و از همه چیز لذت میبردیم. بعد یه مدت دیگه باید کسب و کار خودمون رو راه مینداختیم. به همین خاطر با شرکتهای مخلتفی ارتباط گرفتم تا با چند و چون کار آشنا بشم. خلاصه الان شرکت خودم رو، که فعال در زمینه ی مهندسی الکترونیک هست رو، راه اندازی کردم.
- چرا تصمیم به مهاجرت گرفتید؟
البته من آدم سیاسی نیستم و چیزی هم از سیاست نمیدونم. پس لطفا از حرفایی که میزنم برداشت سیاسی نکنید.
جواب به این سوالو نمیشه تو یه جمله گفت. من به شخصه شرایط خوبی تو ایران داشتم. مدیرعامل شرکت بودم و ۲۵٪ از سهام هم خریداری کرده بودم، پس علت مهاجرتم بیپولی یا کم درآمدی نبود. من شخصیت جسوری دارم و هر روز باید یه پیشرفتی داشته باشم که از زندگیم بتونم لذت ببرم اما بطور کلی شرایط زندگی در ایران هر روز سختتر میشه. همه میدونیم که قیمتها روز به روز بالا میره و درآمدها به اندازه تورم بالا نمیره. مثلا اگه بعد از لیسانس تصمیم به مهاجرت میگرفتم خیلی راحت به صرافی میرفتم و دلار روبا قیمت کمتری نسبت به امروز میخریدم.
از طرفی من هر روز نیاز داشتم از قطعات الکترونیکی جدیدی که تولید میشه با خبر بشم، چون در دنیای الکترونیک هر روز محصولات جدید تولید میشه و باید اطلاعات بروز باشه و راحت خریداری کرد، شرکت من برای تامین قطعات دچار مشکل بود.
- از نظر شما مهاجرت به استرالیا چه مزایا و معایبی داره ؟
به طور کلی بدون در نظر گرفتن کشور مقصد، مهاجرت مزایا و معایب خودشو داره. بزارید با معایب مهاجرت شروع کنم:
یکی از رایجترین نگرانیهایی که ممکنه برای هر فرد ایجاد بشه ((مخصوصا ما ایرانیا)) دوری از خانواده و دوستان هست. بعضی از افراد احساس بی ارزشی و گاها اضطراب پیدا میکنن، چون کسی اونها رو نمیشناسه و ممکنه این فکرو کنن که نمیتونن توی جامعه جدید دوستی پیدا کنن و تواناییهای خودشونو نشون بدن. اما در کشوری مثل استرالیا که مردم شاد و باروحیه ای داره، خیلی راحت میشه باهاشون ارتباط برقرار کرد و با روی باز شما رو به جمعشون دعوت میکنن و ازتون استقبال میکنن و شما میتونید دوستای بسیار خوبی پیدا کنید.
از طرفی جمعها و انجمنهای ایرانی زیادی در استرالیا هست که علاوه بر تفریح و سرگرمی، رسم و رسوم و آیین ایرانی هم برپا میشه.
دومین نگرانی فاصله مکانی و زمانی ایران با کشور مقصد هست. مخصوصا استرالیا که پروازش به ایران حدود 17 ساعت طول میکشه. اما باید این موضوع و درنظر گرفت که معمولا افراد سالی یه بار یا چند سالی یه بار به ایران مسافرت میکنن.
(( به نظر من اگه هر فرد هدفشو از مهاجرت بطور مشخص بدونه و انگیزه لازم و داشته باشه همه
مشکلات رو به جون میخره))
مزایای مهاجرت :
مهاجرت به کشور استرالیا مزایای زیادی داره و مهمترین عامل از نظر من، اقتصاد قوی و با ثبات هست. حدود دو دهه، استرالیا در لیست ۲۰ اقتصاد برتر قرار گرفته که حدود 80٪ اقتصاد دنیا بوسیله این ۲۰ کشور مدیریت میشه. این حُسن اینقدر بارز هست که تمام سختی ها و مشکلات، قابل تحمل میشه.
آب و هوای یکی دیگه از مزایای بسیار مهم استرالیا هست. تعداد روز های آفتابی در شهرهای این کشور بسیار بیشتر از روزهای ابری و بارانی هست و در عین حال بار ش سالانه نسبتا زیادی داره. از مناطق طبیعی و دیدنی استرالیا از جنگل و فضاهای سرسبز گرفته تا سواحل اقیانوسی و رودخانه های داخل شهر هم نباید غافل شد.
- سن شما برای مهاجرت مناسب بود؟
در حالت کلی مهاجرت سن و سال نمیشناسه. در استرالیا افراد مختلفی و میبینم که با هر سنی مهاجرت کردن. بعضی ها ابراز دلتنگی میکنن و دنبال راهی هستن که خونواده شون رو هم بیارن. از طرفی افرادی هم هستند الان بیزینس شخصی خودشون و اداره میکنن و بسیار راضی و شاد هستن. تصمیم گیریش با شماست که آیا حاضری بخاطر اهدافت، از جایگاه و مقام و احترامی که این چند ساله برای خودت خریدی دست بکشی و یه زندگی جدید و شروع کنی یا اینکه همچنان میخوای در دایره امن خودت باقی بمونی.
- بهترین روش برای مهاجرت چیه؟
جواب اینکه چه نوع ویزا با شرایط و موقعیت شما مناسب هست و باید از کارشناسهای مهاجرت پرسید. چون هر روزه ممکنه قوانین و رو شهای مهاجرت و دریافت ویزا آپدیت بشه، دفاتر اخذ ویزای معتبری که با کارشناسان مهاجرت و وکلای رسمی مهاجرت با شماره ثبت دولت استرالیا و اداره مهاجرت استرالیا ((MARA Number)) در ارتباط هستن، اطلاعات بروزی تو این زمینه دارن.
به عنوان آخرین سوال:
بلاخره مهاجرت خوبه یا بد؟
قبل از اینکه نظرم و درباره استرالیا بگم، یه خواهش دارم:
دوستان به هیچ وجه بصورت غیر قانونی مهاجرت نکنید. فرقی نمیکنه کدوم کشور وبا چه شرایط میخواید برید، شرایط مهاجران غیر قانونی و پناهندهها اصلا شرایط جالب و خوبی نیست.
جواب به این سوال کار سختیه، چون خوب یا بد، مقایسه نسبی بین وضعیتهای مختلف هست که به شرایط
زیادی بستگی داره.
بهتره اینطوری سوال بشه که آیا مهاجرت شما رو به هدفتون نزدیک میکنه و میتونید به آرزوتون برسید یا نه؟
اگه بخوام احساسات و کنار بزارم و جواب منطقی بدم، به شخصه مهاجرت برای منو خانوادم خیلی تاثیر مثبت داشت. چون علاوهبر اینکه من به سمت رویاهام و اهداف بزرگم در حال حرکتم، همسرم و بچههام بسیار خوشحالن از وضعیتی که الان داریم و این موضوع انگیزه منو برای ادامه راه چند برابر میکنه.
خود مهاجرت از ایران به تنهایی نمیتونه رویا یا آروز باشه. حتی هدف خیلی والایی هم نیست. چون در این صورت بعد از مهاجرت دیگه هدفی باقی نمیمونه و دوباره زندگی روزمره شروع میشه. دیدگاه من اینه که مهاجرت یه پل و مسیره که میتونه افراد و به اهدافشون نزدیک کنه.
مهاجر به هر کشور یه سری چالشهایی و به همراه داره ولی بعضی افراد از این فرصتها به خوبی استفاده میکنن و باعث رشد و ترقی میشه ولی بعضی دیگه ممکنه توی مساول روزمره هم شونه خالی کنن و هر روز مشکلات جدید براشون پیش میاد. ایرانیهای زیادی در خارج از کشور هستند که با هدف و تلا ش تونستن به جایگاههای بالایی برسن.
ü خانم مریم میرزا خانی، نابغه ریاضی ایرانی که هدفش فقط مهاجرت از ایران نبود و بعد از مهاجرت چقدر افتخار آفرینی کرد.
ü آقای دکتر محمود حسابی پدر علم فیزیک ایران، در یکی از بهترین دانشگاههای دنیا با برترین فیزیکدان عصر (دکتر انیشتین) همکار شد و بعد از چند سال دوباره به وطن برگشت و به کشور خدمت کرد.
ü خانم انوشه انصاری که بعد از مهاجرت تونست برزگترین رویای زندگیشو محقق کنه و اولین زن گردشگر فضانورد دنیا بشه.
ü آقای خسرو شاهی مدیر عامل شرکت اوبر (( بزرگترین شرکت حمل و نقل مسافر))
و از طرفی افرادی هم هستن که مهاجرت نکردن و در ایران به آروزهاشون رسیدن مثل آقای اصغر فرهادی که جایزه اسکار گرفت.
منظورم اینه که هدف و برنامه و بعد از اون تلا ش و پشتکار هست که میتونه افراد و به رویا و آرزوشون برسونه که برای خیلی از افراد با مهاجرت محقق میشه و برای بعضی دیگه برعکس.
هنرمند کسی هست که علاوه بر لذت بردن از لحظه حال همیشه به آینده امیدوار باشه و هدفهای برزگتری در زندگی داشته باشه و با تمام وجود برای رسیدن بهشون تلا ش کنه.
من عاشق کشورم هستم و شرایطم در ایران خوب بود و مثل خیلی از دوستان که بصورت پناهندگی یا غیر قانونی و با ناراحتی یا کدورت از کشور خارج شدن، نیستم.
یکی دیگه از نگرانیهای من این بود که بعد از مهاجرت میتونم دوباره کسب و کار جدیدی راه بندازم یا باید کارمند دیگران باشم. ولی الان بعد از چند سال تونستم موقعیتی بهتر از ایران برای خودم فراهم کنم و شرکت خودمو ثبت کردم. سرمایه فعلی شرکت هم خیلی بیشتر از سرمایهای هست که در ایران داشتم.
در حالت کلی من خیلی راضی هستم و با تمام مشکلات و مسائلی که از روز اول تا به حال دیدم و باهاشون دست و پنجه نرم کردم و همینطور پیشرفتهایی که تا الآن بدست آوردم، اگه دوباره حق انتخاب داشتم، بازهم مهاجرت به استرالیا رو انتخاب میکردم.
- حرف پایانی:
در نهایت اگه به این نتیجه رسیدید که مهاجرت یه راه و مسیر هست که به شما جسارت میده تا به رویاهاتون فکر کنید و شمارو به رسیدن به هدفهاتون نزدیک میکنه، حتما مهاجرت کنید که در اینصورت سختیهای راه و به جون میخرید.
این گفتگو صرفا نظر و تجربیات من به عنوان کسی که در ایران موقعیت خوبی داشتم، اما بخاطر رسیدن به آرزوها و اهدافم تصمیم به مهاجرت گرفتم. از شما میخوام که مطالب و اطلاعات دقیق رو از منابع و وکلای باسابقه بگیرید. و جمله آخر اینکه از تیم ارمغان ویزا تشکر میکنم که راه رو برای من هموار کرد.